اول. اینکه توهین به هرکسی زشت است و باید پیگیری شود شکی در آن نیست. اگر این توهین به نوه امام (فقط به خاطر شخص او) باشد زشتتر نیست چون چیزی که گناه است گناه است و همه در برابر آن یکسانند و اشخاص در مرحله اول یکسانند مگر دارای قداستی ذاتی یا هرچه که میخواهید بگوئید، باشند. حال شور و بلوایی که این چند روزه پیرامون این توهین در سایتها و روزنامهها و علی الخصوص صداو سیما رخ داده از چه باب بوده و همه را به تکاپو انداخته، الله اعلم. الحمدالله سایت توهین کننده هم بسته شد و خیال آقایان راحت شد، اما به راستی برای توهینهایی که در این همه سایت و تریبون نسبت به ساحت قدس امام خمینی قدس سره رخ میدهد و به راحتی افکارشان مورد توهین قرار میگیرد چرا روزنامهها و صداوسیما خفه شدهاند، نمیدانم. و نمیدانم چرا یک بوی سیاسیبازی عجیبی این میان به مشام میرسد. (خدایا به کج فهمان بفهمان که من از توهین حمایت نکردم!!!)
دوم. روزنامه بزرگ کیهان (که به حق قبولش داریم) در شماره چهارشنبه 24 بهمن برای اینکه از قافله بزرگ محکوم کنندگان به این توهین (که علمدار آن اصلاح-افساد- طلبان هستند) عقب نماند در یک یادداشتی دیگر در همان شماره به قلم استاد ارجمند شریعتمداری که به سبب اهمیت(!) جداگانه نوشته شده بود به نکاتی اشاره فرمودند و آنچه فعلاً مورد بحث ماست اشاره ایشان به وابسته و یا نزدیک بودن سایت نوسازی به دولت نهم است. و اینکه به طرز جالبی در شماره 25 بهمن از این ادعای خود در شماره دیروز که به اصطلاح خود یکی از چند احتمال موجود بود عذرخواهی کرد و سعی کرد با آوردن عنوان «احتمال» بر آنچه دیروز ذکر کرده کمی پرده بپوشاند. البته شاید در مرحله اول خیلی مهم نباشد و ظاهر سایت فریبنده بود (البته شاید) اما تعجبها از آنجا آغاز میشود که اگر به آقای شریعتمداری بفرمائید زمان آب خوردن فلان ضدانقلاب و شخص مورد دار را بگوئید سیر تا پیاز فرد را برای شما روی دایره میریزد و الته این نشان از قوی بودن کار ایشان دارد و به حق روشن کننده خیلی از افکار بوده اما چطور در برخورد با این مطلب چنین شتابان به پیشواز نقد دولت رفته و با انتساب سایت مذکور به دولت طبق معمول دستورهایی را به رئیس جمهور (البته با لقبهای خاص کیهان که به ایشان داده و میدهد) میفرمایند؟
سوم. حقیقت این است که از همان ابتدا با توجه به شعار و عملکرد دکتر احمدینژاد و همسو بودن آن به خواستههای امام و به تبع طیف فکری روزنامه کیهان، بنا بر حمایت از ایشان بوده و برای اینکه به زعم خودشان اگر در جایی از دولت عدول از این خط بوده به نقد دلسوزانه پرداختهاند. حال به نظر میرسد گاهی واقعاً انتقادات مصداق یکی به میخ و یکی به نعل است. نمونه آنرا میتوان به انتقاد از برقراری رابطه بر سر موضوع باتلاق عراق با آمریکا (که بیانات رهبری در یزد به خوبی مشخص کننده دفاع ایشان از مواضع ریاست جمهوری در برابر آمریکا و زورمداران بود) و یا مطالبی پیرامون مورد حمایت رهبری بودن تمام مراحل داستان هستهای و این داستان (که قسمتی از آن تعلیق بود) براساس رای مستقیم رهبری میباشد، عنوان کرد. البته در باره هرکدام سخت بسیار است که یا قبلاً اشاره کردیم و یا جای مطلبی طولانی دارد. و اینک در اقدامی نسنجیده و شتابان نقدی دیگر به دولت، آن هم براساس حدس و گمانه و عرضه آن به عنوان شاهد مطلب. بعضی مواقع باید به این برادران عزیز باید گفت نمیخواهد خوبیها را بگوئید و از آن طرف هندوانهای که زیر بغل احمدینژاد گذاشتهاید برسرش بکوبید! بیائید قبول کنیم که کیهان در مواردی برای بیطرف بودن خود آش را شور میکند. واقعاً لازم به نظر نمیرسد برای بیطرف نشان دادن خود به هر دستاویزی گرفتار شد. آقای کیهان در میان شهاب سنگها آرامتر حرکت کن، بعضی کوچکند و درد چندانی ندارند اما اگر به چشم بخورند بصیرت و بینائی را از بین میبرد...
اطلاع رسانی
تبلیغاتآگهی صلواتی میپذیریم
441030بازدید | |||
^بالا^ |
|